مرداد ۱۴, ۱۴۰۲ ۱۱:۰۴ Asia/Dushanbe

در ادامه با تفسیر ساده و روان آیات۱۷ تا ۳۳ سوره قلم همراه شما هستیم.

     بسم الله الرحمن الرحیم

با درود به روان پاک پیامبر رحمت، حضرت محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله و سلّم و با سلام به حضور شما شنوندگان گرامی، با برنامه ­ای دیگر از "راهی به سوی نور" در خدمت شما هستیم تا با تفسیر آسان و روان آیاتی دیگر از کلام الهی در قرآن کریم آشنا شویم.

ابتدا به تلاوت آیات 17 تا 20 از سوره قلم گوش فرا می‌دهیم:

«إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ کَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِینَ»، «وَلَا یَسْتَثْنُونَ»، «فَطَافَ عَلَیْهَا طَائِفٌ مِنْ رَبِّکَ وَهُمْ نَائِمُونَ»، «فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ»

ترجمه این آیات چنین است:

«ما مردم [مکه] را آزمودیم، همان گونه که صاحبان آن باغ را آزمودیم، آن‌گاه که سوگند یاد کردند، صبحگاهان میوه‏هاى باغ را بچینند»، «و چیزى را [براى نیازمندان]  کنار نگذارند»، «پس هنگامى که در خواب بودند، از سوی پروردگارت آفتى بر گرد آن [باغ] چرخید»، «پس به صورت باغى درآمد که میوه‏هایش چیده و درختانش سوخته است»

در برنامه‌ی قبل سخن درباره برخی صاحبان ثروت و قدرت مکّه بود که از روی کبر و غرور، حاضر نبودند ایمان بیاورند و پیامبر خدا و یارانش را تحقیر می‌کردند. این آیات به آنها هشدار می‌دهد که به مال و فرزند خود ننازید که اگر خدا اراده کند، همانند صاحبان باغ، در یک شب همه چیز خود را از دست می‌دهید.

این آیات ماجرای صاحبان باغی را بیان می‌کند که ظاهراً داستان آن در میان مردم مکّه معروف بوده و خداوند به آن استناد می‌کند؛ باغی که صاحبش مرد نیکوکاری بود و هر سال هنگام برداشت محصول، بخشی از میوه های باغ را به فقرا و نیازمندان می‌بخشید.

امّا هنگامی که او از دنیا رفت، فرزندانش تصمیم گرفتند که سهم نیازمندان را قطع کرده و آن‌ها را از میوه های باغ محروم کنند. به اراده‌ی خداوند، شبانه صاعقه‌ای زد و همه درختان باغ در آتش سوخت و به تلّی از خاکستر تبدیل شد.‌

از این آیات می‌آموزیم:

مال و ثروت یکی از اسباب آزمایش الهی است که آیا سهم افراد درمانده و مستمند داده می‌شود یا نه؟

محروم کردن نیازمندان، قهر الهی را به دنبال دارد و موجب محروم شدن صاحب مال از الطاف الهی می شود.

گاه انسان در نزد خود، محاسباتی می کند، ولی برخلاف میل و تصور او، نتیجه کار چیز دیگری می شود.   

اکنون به تلاوت آیات 21 تا 29 از سوره قلم گوش می‌سپاریم:

«فَتَنَادَوْا مُصْبِحِینَ»، «أَنِ اغْدُوا عَلَى حَرْثِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَارِمِینَ»، «فَانْطَلَقُوا وَهُمْ یَتَخَافَتُونَ»، «أَنْ لَا یَدْخُلَنَّهَا الْیَوْمَ عَلَیْکُمْ مِسْکِینٌ»، «وَغَدَوْا عَلَى حَرْدٍ قَادِرِینَ»، «فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ»، «بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ»، «قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُلْ لَکُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ»، «قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ»

ترجمه این آیات چنین است

«بامدادان یکدیگر را ندا دادند»، «که اگر قصد چیدن میوه دارید، به سوى کشتزار و باغتان حرکت کنید»، «پس به راه افتادند، در حالى که آهسته با یکدیگر مى‏گفتند»، «مبادا امروز بینوایى در آن [باغ] بر شما وارد شود!»، «بامدادان، با این قرار که تهی‌دستان را محروم کنند، خود را [بر چیدن میوه‌ها] توانا مى‏پنداشتند»، «پس چون آن [باغ  سوخته] را دیدند، گفتند: «ما راه را گم کرده‏ایم»، «بلکه ما بى ‏بهره مانده ‏ایم!»، «عاقل‏ترینِ آنها گفت: آیا به شما نگفتم چرا خدا را به پاکی نمی‌ستایید؟ [امّا شما پنداشتید خدا درمانده و شما همه‌کاره‏اید]»، «گفتند: پروردگار ما منزّه است! قطعاً ما ستمکار بوده‌ایم»

در ادامه‌ی آیات قبل، این آیات می‌فرماید: صاحبان باغ به این امید که محصول فراوان خود را بچینند، تصمیم گرفتند که سحرگاهان دور از چشم فقرا و مستمندان به باغ بروند و میوه ها را پیش از آنکه آنها مطّلع شوند، یک‌جا برداشت کنند. بى خبر از آنکه شب هنگام، صاعقه اى مرگبار باغ آنها را به تلّی از خاکستر تبدیل کرده است، صبح زود به سوی باغ حرکت کردند. وقتی به باغ رسیدند، با تعجب گفتند که راه را اشتباه آمده‌ایم و باغمان را گم کرده‌ایم، این باغ ما نیست!

اما لختی بعد، وقتی بیشتر دقّت کردند، متوجّه شدند که راه باغ را اشتباه نیامده‌اند و این همان باغ خودشان است؛ بلکه در انتخاب راهِ درستِ زندگی به خطا رفته اند. آنها می‌خواستند نیازمندان را محروم کنند، اما با قهر الهی و نزول صاعقه‌ی آسمانی درواقع خودشان را محروم کردند.

در این میان، یکی از آن‌ها که عاقل‌تر بود، به برادرانش گفت: من از ابتدا به شما گفتم که از ناسپاسی خدا بپرهیزید و حقّ محرومان را بدهید. بالاخره با دیدن باغ سوخته، برادران بیدار و متنبه شدند و به تصمیم اشتباه خود اعتراف کردند. در پیشگاه خدا خود را مقصّر دانستند و گفتند: خدایا ما هم به خود و هم به نیازمندان ستم کردیم/  هم خود را محروم ساختیم، هم نیازمندان را.

از این آیات می‌آموزیم:

خداوند در اموال ثروتمندان حقّی برای محرومان قرار داده است. اگر این حق و حقوق پرداخت نشود، قهر الهی را به دنبال دارد.

در فرهنگ اسلامی، انفاق و از خود گذشتگی، زمینه دریافت برکات الهی را فراهم می سازد و درمقابل، حرص و بخل، مانع کامیابی و استفاده انسان از داشته‌های خویش است.

گاه پشیمانی سودی ندارد و زیان گذشته را باز نمی‌گرداند؛ ولی برای آینده مفید است که انسان خطای خود را تکرار نکند.

در تحلیل و بررسی وقایع تلخ و ناگوار، خدا را مقصّر ندانیم، ببینیم خودمان چه تقصیر و خطایی کرده‌ایم که گرفتار چنین مصیبت تلخ و دردناکی شده‌ایم.

اکنون به تلاوت آیات 30 تا 33  از سوره قلم گوش می‌سپاریم:

«فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَلَاوَمُونَ»، «قَالُوا یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا طَاغِینَ»، «عَسَى رَبُّنَا أَنْ یُبْدِلَنَا خَیْرًا مِنْهَا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا رَاغِبُونَ»، «کَذَلِکَ الْعَذَابُ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ»

ترجمه این آیات چنین است:

«پس به یکدیگر روى کردند، در حالى که به سرزنش هم مى‏پرداختند»، «گفتند: «واى بر ما که سرکش بوده‌ایم!»، «امید است پروردگارمان [ما را ببخشد و] بهتر از آن را براى ما جایگزین کند. ما به پروردگارمان امیدواریم»، «این‌‌گونه است عذاب! و اگر بدانند، عذاب آخرت بزرگتر است»

صاحبان باغ، با وجود اعتراف به اشتباه، هرکدام می‌خواستند گناه را به گردن دیگری بیندازند که تو چنین پیشنهادی دادی و مسبّب این گرفتاری و محرومیت هستی؛ درحالی که پیشنهاد دیگران، دلیلی بر سکوت انسان ویا پذیرش دیدگاه نادرست آنها نیست. به این ترتیب، می توان گفت که همه آنها به نوعی در ارتکاب این گناه، شریک بوده‌اند.

به هر حال، صاحبان باغ متوجّه خطای بزرگ خود شدند و به ظلم و طغیان خود اعتراف کردند. آنها به درگاه خدا روی آوردند و گفتند: امیدواریم خداوند ما را ببخشد و به جای این باغ، باغ بهتری را به ما عطا کند.

در آخرین آیه مربوط به این داستان در یک نتیجه گیری کلی آمده است: عذاب خدا اینگونه است و عذاب آخرت از آن هم بزرگتر است. یعنی شما هم اگر به خاطر امکانات مادی و مال و ثروت زیاد، مست و مغرور شوید و نیازمندان را محروم کنید، دچار سرنوشتی بد در دنیا و آخرت خواهید شد، البته عذاب آخرت، سخت‌تر و سنگین‌تر است.

از این آیات می‌آموزیم:

برای توجیه خطای خود، سعی نکنیم دیگران را مقصّر بدانیم و گناه را به گردن آنها بیندازیم.

اگر در پیشگاه خداوند، اعتراف به گناه و پشیمانی و توبه، واقعی باشد، پذیرفته می‌شود؛ امّا توبه‌ی زبانی به تنهایی کارساز نیست.

دست خدا برای جبران آنچه که ما از دست داده ایم، باز است. لذا گنهکاران مایوس نشوند و خود را برای همیشه شکست خورده نپندارند.

محروم کردن فقرا و نیازمندان از حقّ خود، کیفر دنیوی و اُخروی را به دنبال دارد.

با پایان یافتن این برنامه، شما عزیزان را به خدای بزرگ می‌سپاریم و در انتظار دریافت نظرات و پیشنهادهای شما هستیم. خدا نگهدار.