آبان ۰۶, ۱۴۰۲ ۱۲:۳۸ Asia/Dushanbe

در ادامه با تفسیر ساده و روان آیات 25 تا 37 سوره حاقه همراه شما هستیم.

                                                     بسم الله الرحمن الرحیم

با درود به روان پاک پیامبر رحمت، حضرت محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله و سلّم و با سلام به حضور شما شنوندگان گرامی، با برنامه ­ای دیگر از "راهی به سوی نور" در خدمت شما هستیم تا با تفسیر آسان و روان آیاتی دیگر از کلام الهی در قرآن کریم آشنا شویم.

 ابتدا به تلاوت آیات 25 تا 29 از سوره حاقه گوش فرا می‌دهیم:

«وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتَابِیَهْ»، «وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِیَهْ»، «یَا لَیْتَهَا کَانَتِ الْقَاضِیَةَ»، «مَا أَغْنَى عَنِّی مَالِیَهْ»، «هَلَکَ عَنِّی سُلْطَانِیَهْ»

ترجمه این آیات چنین است:

«و امّا آن که کارنامه‌اش به دست چپش داده شود، مى‏ گوید: اى کاش کارنامه ‏ام را به من نمى‏دادند»، «و نمى‏دانستم حسابم چیست»، «اى کاش مرگ پایان کارم بود»، «دارایى من به کارم نیامد»، «قدرتم از دستم رفت»

در برنامه‌ی قبل سخن درباره کسانی بود که پرونده‌ی اعمالشان را به دست راستشان داده بودند و با خوشحالی و افتخار آن را به دیگران نشان می‌دادند. آنها افراد سعادتمندی بودند که با چنین پرونده ای وارد بهشت می‌شدند.

این آیات به گروه مقابل آن‌ها اشاره دارد که پرونده‌ی عملشان به دست چپشان داده می‌شود و آن‌ها را به سوی جهنّم سوق می‌دهند. کسی که نامه عملش به دست چپ او داده می شود، با دیدن کارنامه‌ تباه عملش، پشیمان و شرمنده شده؛  آرزو می‌کند که ای کاش آن را به دست من نمی‌دادند و از محتوای آن آگاه نمی‌شدم. ای کاش در همین لحظه جان می سپردم و با این وضعیت سخت و هولناک مواجه نمی‌شدم. در دنیا گمان می‌کردم با داشتن مال و ثروت و مقام و قدرت، فردی خوشبختم، امّا امروز می‌بینم که آن ثروت و قدرت در اینجا به کارم نمی‌آید و دست من کاملا  خالی است.

عجیب است که این افراد در دنیا از مرگ می‌ترسیدند و از آن فرار می‌کردند، امّا امروز در قیامت کارشان به جایی رسیده است که آرزوی مرگ می‌کنند و هلاکت خود را از خدا می‌خواهند.

از این آیات می‌آموزیم:

  1. آگاهی انسان از نتایج و عواقب کارهایش در عالم قیامت،  به او کمک می‌‌کند که از امروز در دنیا راه درست را انتخاب کرده و تصمیم صحیح و درستی بگیرد.
  2. قیامت جایی برای توبه و بازگشت انسانِ بدکار نیست و جز حسرت و پشیمانی چیزی نصیب او نخواهد شد.
  3. ثروت و قدرت‌، در قیامت کارآیی ندارد و سبب حسرت و اندوه انسان بدکار در آخرت می شود.

 

اکنون به تلاوت آیات 30 تا 34 از سوره حاقه گوش می‌سپاریم:

«خُذُوهُ فَغُلُّوهُ»، «ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ»، «ثُمَّ فِی سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُکُوهُ»، «إِنَّهُ کَانَ لَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ»، «وَلَا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ»

ترجمه این آیات چنین است:

«[ندا می‌رسد:] او را بگیرید و در غل و زنجیرش بکشید!»، «سپس او را در آتش شعله ‏ور بیافکنید!»، «سپس او را در زنجیرى که درازی آن هفتاد ذراع است، به بند کشید!»، «که او به خداى بزرگ ایمان نمى‏ آورد»، «و [مردم را] به غذا دادن به نیازمندان تشویق نمى‏ کرد»

در آنجا حسرت و اندوه برای گنهکاران سودی ندارد؛ فرشتگان عذاب دست و پای آنان را در غل و زنجیر کرده و به دوزخ می‌اندازند. در دوزخ نیز در کنار دیگر دوزخیان به زنجیرهایی بسته می‌شوند که گروه‌ های دیگر به آن بسته شده‌اند. این نوع تعبیر قرآن، نشانه دو چیز است: یکی تحقیر و شکستن تکبّر گنهکاران گردنکش/ و دیگری سختی و شدّت عذاب دوزخ.

امّا نکته مهم، دلیل این عذاب سخت است که آیات بعدی به آن اشاره دارد و می‌فرماید: با وجود دعوت پیامبران و روشن شدن حقیقت بر آنان، باز هم به خدای بزرگ ایمان نیاوردند و در سراسر زندگی به کفر و انکار خود اصرار ورزیدند. آنها نسبت به نیازمندان و محرومان جامعه بی‌تفاوت بودند؛ نه خود به آنها کمک می‌کردند و نه دیگران را به این کار تشویق می‌نمودند.

از این آیات می‌آموزیم:

  1. دستهایی که در دنیا برای هرگونه ظلم و تعدی باز است و از اعطای کمک به نیازمندان و گرسنگان بخل می‌ورزد، در قیامت در غل و زنجیر می‌شود.
  2. کفر و بخل، اگر با هم جمع شوند، عاقبت بدی را برای انسان رقم می زنند. درمقابل، چه بسا کافری که با احسان و بخشش به نیازمندان، مشمول رحمت و بخشش الهی شود.
  3. انسان نمی‌تواند در برابر نیازمندان بی‌تفاوت باشد، یا باید از مال خود ببخشد، یا باید دیگران را به این کار ترغیب کند.

 

اکنون به تلاوت آیات 35 تا 37 از سوره حاقه گوش می‌سپاریم:

«فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ هَاهُنَا حَمِیمٌ»، «وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِینٍ»، «لَا یَأْکُلُهُ إِلَّا الْخَاطِئُونَ» 

ترجمه این آیات چنین است:

«پس امروز در این جا دوستى صمیمى ندارد»، «و نه غذایى جز چرک و خونابه»، «که جز خطاکاران آن را نمی‌خورند»

در دنیا گاه در مواقع نیاز، دوستان به فریاد انسان می‌رسند و او را از مشکلات رهایی  می‌بخشند، امّا در قیامت روابط انسان‌ها قطع می شود و کسی نمی‌تواند از دیگری کمک بگیرد؛ چه بستگان و چه دوستان.

کسی که در دنیا تنها به فکر شکم چرانی و ارضاء خواسته های نفسانی خود باشد و به اطعام نیازمندان و گرسنگان نیندیشد، در قیامت غذایی جز چرک و خون ندارد. در آیات دیگر قرآن نیز به تلخ و بدبو و سوزاننده بودن طعام دوزخیان اشاره شده تا به انسان‌ها هشدار دهد که مراقب محرومان و گرسنگان باشند و درجهت تامین غذای آنان سعی و تلاش کنند. البته این عذاب سخت برای کسانی است که از روی عناد و لجاجت در برابر خدا می‌ایستند و راه عصیان و طغیانگری را در پیش می‌گیرند.

از این آیات می‌آموزیم:

  1. مراقب باشیم دوستان و رفقایی انتخاب نکنیم که دوستی با آنها ما را به سوی دوزخ می کشاند، زیرا چنین کسانی نمی‌توانند در آنجا به ما کمک کنند و ما را از دوزخ نجات دهند.
  2. بی‌تفاوتی نسبت به گرسنگان و نیازمندان جامعه،  خطایی نابخشودنی است و کیفر سختی را به دنبال دارد.

با پایان یافتن این برنامه، شما عزیزان را به خدای بزرگ می‌سپاریم و در انتظار دریافت نظرات و پیشنهادهای شما هستیم. خدا نگهدار.         

       ---------------