آبان ۲۰, ۱۴۰۲ ۱۲:۴۸ Asia/Dushanbe

در ادامه با تفسیر ساده و روان آیات 38 تا 52 سوره حاقه همراه شما هستیم

                                                   بسم الله الرحمن الرحیم

 

با درود به روان پاک پیامبر رحمت، حضرت محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله و سلّم و با سلام به حضور شما شنوندگان گرامی، با برنامه­ای دیگر از "راهی به سوی نور" در خدمت شما هستیم تا با تفسیر آسان و روان آیاتی دیگر از کلام الهی در قرآن کریم آشنا شویم.

 

 ابتدا به تلاوت آیات 38 تا 43 از سوره حاقه گوش فرا می‌دهیم.

 

«فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ»، «وَمَا لَا تُبْصِرُونَ»، «إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ»، «وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلًا مَا تُؤْمِنُونَ»، «وَلَا بِقَوْلِ کَاهِنٍ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ»، «تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ»

 

ترجمه این آیات چنین است:

 

«پس سوگند به آنچه مى ‏بینید»، «و آنچه نم ى‏بینید»، «همانا آن [قرآن] گفتار فرستاده‌ای ارجمند است»، «و سخن یک شاعر نیست. چه کم ایمان مى‏آورید!»، «و سخن کاهن و پیشگو [هم] نیست. چه کم پند مى‏پذیرید!»، «[بلکه] فرو فرستاده‏اى از جانب پروردگار جهانیان است»                     

 

این آیات در پاسخ به کسانی که رسول خدا را شاعر یا کاهن معرّفی می‌کردند، بر نزول آیات قرآن از سوی خداوند تأکید کرده است. در قرآن، سوگند به پدیده ها (که آفریده‌ خدا هستند)، امری رایج است، ولی در این آیات به دیدنی‌ها و نادیدنی‌ها سوگند می‌خورد که درواقع همه‌ی هستی را شامل می‌شود.

 

زیرا موجودات این عالم یا محسوس هستند که قابل دیدن می‌باشند و یا نامحسوس‌اند که امکان دیدن آنها وجود ندارد، مانند جنّ ها و فرشتگان.

 

از آنجا که آیات قرآن دارای نوعی نظم در کلمات و عبارات است، مشرکان می‌گفتند رسول خدا شاعر است و برای جذب مردم، سخنان خود را در قالب شعر بیان می‌کند. همچنین باتوجه به آنکه برخی آیات قرآن، درباره وقایع گذشته و آینده خبرهایی می‌داد که در دسترس مردم نبود، او را کاهن می‌شمردند، زیرا در آن زمان کاهنان با ارتباط با جن ها و شیاطین، پاره ای از امور غیبی را پیشگویی می‌کردند.

 

در پاسخ این نسبت‌های ناروا باید یادآور شد که گرچه آیات قرآن از نوعی نظم برخوردار است، امّا شعر نیست، زیرا شعر زاییده‌ی قوّه‌ی تخیّل شاعر و احساسات و عواطف اوست، در حالی که آیات قرآن بیانگر معارف و حقایقی روشن است که تناسبی با تخیّلات شاعرانه ندارد.

 

همچنین تاریخ زندگی رسول خدا نشان می‌دهد که گفتار و رفتار او هیچ تشابهی به کاهنان نداشته و هیچگونه ارتباطی با شیاطین نداشته است. حتی لحن و سبک آنچه پیامبر به نام وحی به مردم می‌گفته است، با لحن و سبک سخنان خود او - که به عنوان حدیث از آن حضرت نقل شده -  کاملاً متفاوت است.

 

از این آیات می‌آموزیم:

 

جهان در مادّیات خلاصه نمی‌شود. دراین جهان، موجودات نادیدنی و غیرمادّی بسیاری وجود دارند که با حواسّ پنج‌گانه ما قابل درک نیستند.

قرآن، کلام خداست، نه سخنان حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله. او در انجام رسالتش فردی امین و درستکار بوده است و از جانب خود، چیزی به قرآن کم یا زیاد نکرده است.

در طول تاریخ، شاعران و کاهنان بسیاری آمده اند و رفته‌اند، امّا از هیچ‌کدام، معارف بلندی که در قرآن کریم آمده، بر جای نمانده است. اگر حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله شاعر یا کاهن بود، او نیز مانند دیگران در تاریخ محو می‌شد، درحالی که  امروزه شاهدیم جمع قابل توجهی از مردم جهان پیرو آئین او هستند.

                       

 

اکنون به تلاوت آیات 44 تا 47 از سوره حاقه گوش می‌سپاریم:

 

«وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ»، «لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ»، «ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ»، «فَمَا مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِینَ»

 

ترجمه این آیات چنین است:

 

«و اگر [پیامبر] پاره‏اى از گفته‏ هاى ساختگى را به ما نسبت مى‏داد»، «قطعاً او را با قدرت مى‏گرفتیم»، «سپس رگ قلبش را قطع مى‏کردیم»، «پس هیچ یک از شما نمى‏توانست سپر او شود»

 

در ادامه‌ی آیات قبل، این آیات بر امانت‌داری رسول خدا صلّی الله علیه و آله در ابلاغ وحی الهی تأکید کرده و می‌فرماید: اگر او در انجام رسالتش، چیزی را به ما نسبت دهد که ما نگفته‌ایم، رگ حیاتش را قطع می‌کنیم و مجازات سختی در انتظار او خواهد بود. مجازاتی که هیچکس یارای نجات او را ندارد و نمی‌تواند از او حمایت و پشتیبانی کند.

 

این تهدید سخت و شدید برای آن است که بر اصالت قرآن تأکید کند که آیات آن، کلام پیامبر نیست، بلکه عین کلام خداست که بر قلب پیامبر نازل شده و او آن را بدون کم و کاست و به طور کامل برای مردم قرائت کرده است.

 

از این آیات می‌آموزیم:

 

قرآن نه تنها گفتار یک شاعر یا کاهن نیست، بلکه حتّی گفتار پیامبر هم نیست که بعد از مبعوث شدن، سخنان خود را به نام سخن خدا (به مردم) معرّفی کرده باشد.

قرآن از مصونیت کامل برخوردار است، چراکه خداوند، حافظ قرآن از هرگونه کم یا زیاد شدن است. به همین دلیل از آغاز نزول قرآن تا امروز، این کتاب از هرگونه تحریف و دستکاری بشر محفوظ و مصون مانده است.

در برابر قهر الهی هیچکس حتّی پیامبر خدا هم قدرت هیچگونه مقاومتی ندارد.

 

 

اکنون به تلاوت آیات 48 تا 52 از سوره حاقه گوش می‌سپاریم:

 

«وَإِنَّهُ لَتَذْکِرَةٌ لِلْمُتَّقِینَ»، «وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْکُمْ مُکَذِّبِینَ»، «وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْکَافِرِینَ»، «وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْیَقِینِ»، «فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ»

 

ترجمه این آیات چنین است:

 

«و به راستی این [قرآن مایه‌ی] یادآورى براى پرهیزکاران است»، «و ما [خوب] مى‏دانیم که از میان شما انکارکنندگانى هستند»، «و بى‌شک [این انکار در قیامت] مایه‌ی حسرت کافران خواهد بود»، «و همانا آن [قرآن]، حقیقت یقینی است»، «پس به نام پروردگار بزرگت تسبیح گوى

 

مردم در برابر کتاب آسمانی و آیات الهی دو گروه می‌شوند: گروهی آن را می‌پذیرند و  اندرزهای آن را بکار می گیرند و به پاکی و پارسایی می‌رسند. گروهی نیز آن را انکار کرده و خود را از آیات آن محروم می‌سازند. البتّه این گروه در قیامت دچار حسرت شدید می شوند که چرا حق را انکار کردند و راه کفر را برگزیدند.

 

البتّه کفر کافران و منکران، ذرّه ای از حقّانیت قرآن نمی کاهد، زیرا آن سخن حقّی است که یقین‌آور است و به یقین حق است. سخن آخر اینکه اهل ایمان با توجّه به عظمت پروردگار، او را از هر گونه عیب و نقص منزّه می‌شمرند.

 

از این آیات می‌آموزیم:

 

برای دریافت و پذیرش سخن حق، روحیه‌ی پاکی و تقوا لازم است، وگرنه افرادی که از تقوا بهره ندارند، به عناد و لجاجت با حق روی می‌آورند.

در برابر منکران و کافران، اهل ایمان با یادآوری عظمت خداوند، از هرگونه نسبت ناروا به خدا پرهیز می‌کنند.

با اتمام این آیات، شرح و تفسیر آیات سوره حاقه به پایان رسید. دراینجا شما عزیزان را به خدای بزرگ می‌سپاریم و در انتظار دریافت نظرات و پیشنهادهای شما هستیم. خدا نگهدار.