راهی به سوی نور
در ادامه با تفسیر ساده و روان آیات ابتدایی سوره نوح (آیات 1 تا 14) همراه شما هستیم .
بسم الله الرحمن الرحیم
با درود به روان پاک پیامبر رحمت، حضرت محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله و سلّم و با سلام به حضور شما شنوندگان گرامی، با برنامه ای دیگر از "راهی به سوی نور" در خدمت شما هستیم تا با تفسیر آسان و روان آیاتی دیگر از کلام الهی در قرآن کریم آشنا شویم.
ابتدا به تلاوت آیات 1 تا 4 از سوره نوح گوش فرا میدهیم:
«إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ أَنْ أَنْذِرْ قَوْمَکَ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ»، «قَالَ یَا قَوْمِ إِنِّی لَکُمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ»، «أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِیعُونِ»، «یَغْفِرْ لَکُمْ مِنْ ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرْکُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاءَ لَا یُؤَخَّرُ لَوْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»
ترجمه این آیات چنین است:
«ما نوح را به سوى قومش فرستادیم که قوم خود را پیش از آن که عذابى دردناک به سراغشان بیاید، هشدار بده!»، «[نوح] گفت: اى قوم من! من براى شما هشدار دهندهاى آشکارم»، «خدا را بپرستید و از [نافرمانی] او بپرهیزید و مرا اطاعت کنید»، «تا خداوند بخشى از گناهانتان را ببخشد و عمر شما را تا زمانی معین به عقب اندازد، [اجل شما را تا وقتی معین به تأخیر اندازد و شما را از مرگهاى قهرآمیز دور کند،] اگر مىدانستید، [توجّه میکردید که] هنگامى که اجل خدایى فرا رسد، تأخیر نخواهد داشت»
این سوره 28 آیه دارد و در مکّه نازل شده است. سرگذشت حضرت نوح در سورههای متعدّد قرآن آمده است، امّا چون این سوره با رسالت حضرت نوح آغاز شده است، به این نام شناخته میشود. در میان پیامبران الهی، حضرت نوح برای هدایت مردم و دعوت آنها به سوی خدا بیشترین زمان را صرف کرد، اما افراد اندکی به او ایمان آوردند. نوح اوّلین پیامبر اولوا العزم است که صاحب شریعت بود؛ رسالت او جهانی بود و اختصاص به قوم خاصّی نداشت.
پیامبران برای دعوت مردم به سوی خدا، از دو شیوهی بیم و بشارت استفاده میکردند، امّا لجاجت قوم نوح به حدّی بود که در آنها بشارت اثر کمتری داشت. لذا نوح همواره قومش را درمورد کیفر الهی بیم و هشدار میداد تا شاید از ترس کیفر و مجازات، از نافرمانی خدا دست بردارند.
آنچه نوح مردم را به آن فرا میخواند، سه چیز بود: اوّل دست برداشتن از پرستش بتهای گوناگون و روی آوردن به پرستش خدای یگانه؛ دوّم: دوری از مخالفت با فرمان خدا و سوّم: فرمانبری از پیامبر خدا و قوانین و دستوراتی که او از جانب خدا آورده است.
البته به دنبال انذار و هشدار، به آنها بشارت میدهد که اگر از گناه و نافرمانی دست بردارید، خداوند گذشته شما را میبخشد و شما را به خاطر گناهان گذشته مجازات نمیکند و عمر طولانیتری خواهید داشت.
از این آیات میآموزیم:
خداوند پیامبران را فرستاده تا حجّت خود را بر مردم تمام کند و کسی عذری برای بتپرستی یا ارتکاب گناه و اعمال زشت نداشته باشد.
برای بیدار کردن مردم از خواب غفلت، انذار و هشدار لازم است، البتّه باید از روی دلسوزی و محبّت باشد، نه برتریجویی و بزرگیطلبی.
باور به خدا، بدون رعایت تقوا و پیروی از دستورات پیامبران، کارساز نیست.
ایمان و عمل صالح، سبب بخشش گناهان و طولانی شدن عمر انسان میشود.
اکنون به تلاوت آیات 5 تا 9 از سوره نوح گوش میسپاریم:
«قَالَ رَبِّ إِنِّی دَعَوْتُ قَوْمِی لَیْلًا وَنَهَارًا»، «فَلَمْ یَزِدْهُمْ دُعَائِی إِلَّا فِرَارًا»، «وَإِنِّی کُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِیَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَکْبَرُوا اسْتِکْبَارًا»، «ثُمَّ إِنِّی دَعَوْتُهُمْ جِهَارًا»، «ثُمَّ إِنِّی أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَأَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْرَارًا»
ترجمه این آیات چنین است:
«[نوح] گفت: پروردگارا! من قوم خود را شب و روز دعوت کردم»، «ولى دعوت من جز بر گریز آنان [از حقّ] نیافزود»، «و البتّه هرگاه که آنان را فرا خواندم تا [ایمان بیاورند و] تو آنان را بیامرزى، انگشتانشان را در گوشهایشان نهادند و لباسهایشان را بر سر کشیدند و [بر سرکشی خود] پافشاری کردند و سخت تکبّر ورزیدند»، «آنگاه من آنان را با صداى بلند دعوت کردم»، «سپس گاهى آشکارا و گاهى در نهان [با آنان سخن] گفتم»
این آیات که به گفتگوی حضرت نوح با خدا و شکایت آن حضرت از قومش اشاره میکند، اوج عناد و لجاجت آن قوم را نشان می دهد. ازجمله کارهای بد آنها این بود که انگشت خود را در گوش میکردند تا سخنان او را نشنوند و لباس بر سر میکشیدند، تا با آن حضرت روبرو نشوند و او را نبینند.
با این حال، حضرت نوح از دعوت مردم دست بر نمیداشت و در همه حال، به صورت عمومی و خصوصی مردم را به یکتاپرستی فرا میخواند، تا آنها را از مجازات الهی نجات دهد، امّا آنها خود را از برتر از او دانسته و او را مجنون و کم عقل میشمردند.
انسانی که طالب حق باشد، به دنبال شنیدن سخن دیگران و اندیشه در آن است تا حقیقت برایش روشن شود، امّا کسی که به دنبال خواستههای نفسانی خویش است، از شنیدن سخن کسانی که با او همفکر نیستند، فرار میکند. اگر هم سخن حق به گوشش بخورد، عناد و لجاجت خود را آشکار ساخته و از پذیرش آن سر باز میزند.
از این آیات میآموزیم:
پیامبران به دنبال انجام وظیفه بودند. آنها به صورت عمومی و خصوصی مردم را دعوت میکردند، امّا اکثر مردم به آنها ایمان نمیآوردند. با این حال، با آنکه در بسیاری از موارد تلاش آنها کم اثر بود، از ماموریت الهی خود دست نمیکشیدند.
اگر در انسان زمینهی پذیرش نباشد، به جای حقگرایی، حقگریز و بلکه حق ستیز میشود.
غرور و لجاجت، انسان را از پذیرش حق باز میدارد و او را به مقابله و مقاومت دربرابر حق وا میدارد.
ارشاد و دعوت، باید متناسب با زمان و مکان و شرایط مخاطبان باشد؛ گاهی علنی و عمومی، گاهی سرّی و خصوصی.
اکنون به تلاوت آیات 10 تا 14 از سوره نوح گوش میسپاریم:
«فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا»، «یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا»، «وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَیَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَیَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهَارًا»، «مَا لَکُمْ لَا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقَارًا»، «وَقَدْ خَلَقَکُمْ أَطْوَارًا»
ترجمه این آیات چنین است:
«پس گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است»، «[اگر آمرزش بخواهید، بارانِ] آسمان را بر شما ریزشکنان [و پی در پی] میفرستد»، «و شما را با داراییها و فرزندان یارى مىکند و براى شما باغهایی قرار مىدهد و براى شما نهرهایی جارى مىسازد»، «شما را چه شده که از عظمت خداوند نمىترسید؟»، «در حالى که او شما را در مراحل گوناگون آفریده است»
این آیات بشارتهای حضرت نوح برای قومش را بیان میکند و به الطاف معنوی و مادّی خداوند اشاره کرده و میفرماید: استغفار از گناهان باعث میشود خداوند گناهان گذشته شما را ببخشد و از مجازات شما درگذرد و وضع زندگی دنیوی شما نیز بهبود یابد.
وسعت رزق و روزی شما در گرو نزول باران است که به دست خداست و شما در نزول آن نقشی ندارید. اگر میخواهید رودهای شما پرآب و باغات شما پرمحصول شود، از گذشته خود دست بکشید و از خدا بخواهید از گذشتهی شما درگذرد که او بسیار بخشنده است.
ادامهی آیات بار دیگر به آنها تذکّر میدهد که چرا برای خالق خود که شما را از دوران جنینی در شکم مادر تا امروز حیات بخشیده، شأن و احترامی قائل نیستید و به راحتی او را نافرمانی میکنید؟ آیا خالقی جز او سراغ دارید؟
از این آیات میآموزیم:
استغفار از گناهان، هم دنیای انسان را آباد میکند، هم در قیامت، او را از عذاب میرهاند.
حیات موجودات روی زمین و بقای انسان، به نزول باران بستگی دارد و این امر تنها به دست خداست. پس اگر خواهان حیات و بقای خود هستیم، به سوی خدایی برویم که خلقت و حیات ما تنها در دست اوست.
دین با آبادی دنیا منافاتی ندارد، بلکه گاه آبادانی و فراوانی مال و فرزند می تواند از آثار دینداری باشد.
انسان با توجه و تفکردر مراحل آفرینش خود، به عظمت خالق پی می برد.
با پایان یافتن این برنامه، شما عزیزان را به خدای بزرگ میسپاریم و در انتظار دریافت نظرات و پیشنهادهای شما هستیم. خدا نگهدار.
----------------