میزان 01, 1396 15:23 Asia/Kabul
  • ویژگی های اخلاقی، عبادی، اجتماعی امام حسین (ع)
    ویژگی های اخلاقی، عبادی، اجتماعی امام حسین (ع)

در صفحه تاریخ قیام ها و نهضت های فراوانی دیده می شود. اما تنها یک قیام است که پس از قرن ها، مانند سال اول خود، توجه همگان را به خود جلب می کند، و آن قیام؛ قیام امام حسین(ع) است. قیامی که اسلام را حیاتی دوباره بخشید. در این برنامه به گوشه‌ای از شخصیت والای امام حسین (ع) پرداخته شده، تا ماندگاری قیام او را یافت.

در صفحه تاریخ قیام ها و نهضت های فراوانی دیده می شود. اما تنها یک قیام است که پس از قرن ها ، مانند سال اول خود، توجه همگان را به خود جلب می کند، و آن قیام؛ قیام امام حسین(ع) است. قیامی که اسلام را حیاتی دوباره بخشید. گویا سخن مشهور پیامبر اکرم(ص) بیانگر همین حقیقت بود، که فرموده است: " حسین از من است و من از حسینم." یعنی  نه‌تنها حسین فرزند من می‌باشد، بلکه بقای دین و آیین من نیز از اوست و اسلام به ‌واسطه فداکاری و جانبازی او و یارانش باقی می‌ماند.

حسین از من است و من از حسینم

در این برنامه به گوشه‌ای از شخصیت والای امام حسین (ع) می پردازیم، تا ماندگاری قیام او را دریابیم.

از ویژگیهای امام حسین (ع) قدرت اراده و صلابت عزم و تصمیم بود.  عزم، مبدأ آغاز کار است و اراده نیز جایگاه بلندی در میان کمالات انسان دارد . یکی از مراتب اراده، آن است که انسان تحت تأثیر هیچ نوع فشار اجتماعی قرار نگرفته و برداشت‏ های اشتباه دیگران او را تحت تأثیر قرار ندهد، و مسیر درستی را که برگزیده با قاطعیت تا آخر برود. هر کدام از دو صفت یاد شده که کرامت و کمال انسانی در آن به منصه ظهور می رسد، به زیباترین و کامل‏ترین وجه در جریان کربلا تجلی کرد. هنگامیکه امام حسین (ع) از مدینه عازم سفر شد برخی از افراد آمدند و از سر دل‏سوزی و محبت به امام پیشنهاد کردند که برای مدتی به یمن یا سرزمین دیگری برود ، تا اوضاع سیاسی جامعه کمی تغییر کند. امام محکم و استوار با عزم و اراده آهنین پاسخ دادند: "به خدا سوگند اگر در دنیا هیچ پناه‏گاهی برای من وجود نداشته باشد، باز هم با نظام یزیدی سازش نمی‏ کنم. من هم اکنون عازم رفتن به سوی مکه هستم."

امام حسین (ع) در عمل و نه فقط در گفتار بهترین الگوی عزت مندی است. عزت چه به عنوان خصلت فردی یا روحیه جمعی، به معنای شکست ناپذیری، صلابت نفس، کرامت روح انسانی و حفظ شخصیت است. کسانی که از عزت برخوردارند، تن به پستی نمی‌دهند، کارهای زشت و حقیر نمی‌کنند، و برای حفظ کرامت خود و دودمان خویش، حاضرند جان دهند. ستم‌پذیری و تحمل سلطه باطل و سکوت در برابر تعدی و زیر بار منت آدم های پست رفتن و تسلیم فرومایگان شدن و اطاعت از کافران و فاجران، همه و همه از ذلت نفس و زبونی و حقارت روح سرچشمه می‌گیرد. حکام بنی‌امیه می‌خواستند ذلت بیعت با خویش را بر امام تحمیل کنند و به زور هم که شده، او را وادار به گردن نهادن به فرمان یزید کنند و این چیزی نشدنی بود و حسین(ع) به قیمت شهادت خود و اسارت خانواده اش به زیر بار آن نرفت. وقتی والی مدینه، بیعت با یزید را با امام حسین (ع) مطرح کرد، ایشان با ذلیلانه شمردن آن، آن را نفی کرد و ضمن بر شمردن زشتی‌ها و آلودگی‌های یزید فرمود: " کسی همچون من، با شخصی چون او بیعت نمی‌کند!" 

صبح عاشورا نیز در ابتدای نبرد، ضمن سخنانی فرمود: "به خدا قسم آنچه را از من می‌خواهند (تسلیم شدن) نخواهم پذیرفت، تا این که خدا را آغشته به خون خویش دیدار کنم." در خطابه پرشور دیگری در کربلا، خطاب به سپاه کوفه، در ردّ درخواست ابن زیاد مبنی بر تسلیم شدن و بیعت، فرمود:" ابن زیاد، مرا میان کشته شدن و ذلت مخیّر قرار داده، هیهات که من جانب ذلت را بگیرم. این را خدا و رسول و دامان‌های پاک عترت و جان‌های غیرتمند و با عزت نمی‌پذیرند. هرگز اطاعت از فرومایگان را بر شهادت کریمانه ترجیح نخواهیم داد." در مورد دیگر، پس از برخورد با سپاه حُر، در غالب شعری زندگی تحت فشار دیگران را ذلت‌بار خواند و سپس افزود:" من از مرگ، باکی ندارم. مرگ، راحت‌ترین راه برای رسیدن به عزت است. مرگ در راه عزت، زندگی جاودانه است و زندگانی ذلت‌بار، مرگ بی‌حیات است. مرا از مرگ می‌ترسانی؟ چه گمان باطلی! همتم بالاتر از این است که از ترس مرگ، ظلم را تحمل کنم. بیش از این نمی‌توانید که مرا بکشید. مرحبا به مرگ در راه خدا. ولی شما با کشتنم نمی‌توانید شکوه و عزت و شرف مرا از بین ببرید. چه هراسی از مرگ؟" این روحیه عزتمند، در فرزندان و برادران و یارانش نیز بود. رد کردن امان‌نامه ابن زیاد، از سوی عباس بن علی و برادرانش نمونه آن بود. اگر امان او را می‌پذیرفتند، ممکن بود جان سالم به در برند، ولی عمری ذلت رها کردن امام و منت امان‌نامه عبیدالله بن زیاد را همراه داشتند. نماد عزتشان نپذیرفتن امان بود، آن هم با شدیدترین و صریح‌ترین وضع ممکن: "مرگتت باد ای شمر! لعنت خدا بر تو و امان تو باد. ای دشمن خدا، می‌گویی که گردن به اطاعت طغیان و ستم بنهیم و از یاری برادرمان حسین‌ علیه‌السلام دست برداریم؟"

تواضع و فروتنی امام حسین (ع) از جمله فضایل مثال زدنی اوست. روایت شده است که روزی حسین(ع) بر گروهی از مستمندان گذشت که سفره‌ای حقیرانه برپا کرده بودند و از تکه‌های نان که در آن گردآورده بودند می‌خوردند. چون حسین(ع) را دیدند او را به همنشینی و هم‌سفره‌شدن دعوت کردند. امام بی هیچ تکلفی در کنارشان نشست و با آنان هم‌غذا شد.  پس از مدتی امام رو به آنان کرد و فرمود:" آیا شما نیز دعوت مرا می‌پذیرید؟" گفتند: آری، ای فرزند رسول خدا ! پس برخاستند و همراه امام به منزل ایشان رفتند. امام حسین (ع) نیز با آنچه در خانه داشت، به خوبی از آنان پذیرایی کرد. 

یکی از ارزش های اخلاقی انسان، صبر است. امام حسین (ع) الگوی کامل و جامعی برای صبر است، که صبر را با تمام اقسام و ابعادش در زندگی و رفتار خویش به بشریت نشان داد امام در روز عاشورا ، هنگامیکه  فشار نظامی، تشنگی و مشکلات دیگر هجوم آوردند، خطاب به یاران با چهره ای گشاده و با نفس آرام فرمود: صبرا بنی الکرام فما الموت الا قنطرة عن البؤس والضراء الی الجنان الواسعة والنعیم الدائمة : ای فرزندان کرامت و شرف! شکیبا باشید، مرگ پلی بیش نیست که ما را از مشکلات و سختیها به سوی بهشت وسیع و نعمتهای جاویدان عبور می دهد." 

هرچه زمان می گذشت مصیبت های بیشتری بر امام وارد می شد ، اما امام صبورتر از پیش جلوه می کرد. یکی از سپاهیان دشمن می گوید:" حسین را در سخت ترین لحظه های عاشورا و جنگ دیدم . به خدا سوگند هرگز مردی را ندیدم که فرزندان و خاندان و یارانش کشته شده باشند، در عین حال دلدار و استوارتر و قوی دل تر از حسین باشد ."

البته به گفته حاضران در صحنه کربلا، بالاترین مرحله از صبر، آن لحظه ای بود که امام به زمین افتاد، و لحظات آخر عمر خویش را سپری می کرد، و چنین زمزمه می کرد:" الهی صبرا علی قضائک لااله سواک یا غیاث المستغیثین ولا معبود غیرک، صبرا علی حکمک: پروردگارا! در برابر قضای تو صبر می کنم، خدایی جز تو نیست، ای پناه پناه آورندگان، و معبودی جز تو وجود ندارد، بر حکم تو صبر می کنم."

از خصایص و ویژگی های امام حسین (ع) شجاعت بی نظیر اوست. امام حسین (ع) در روز عاشورا در حالی می جنگید که تمامی یاران و نزدیکان خود را از دست داده بود. داغ مصیبت، گرسنگى  و تشنگى عرصه را بر هر انسانی تنگ می کند. امّا با این ‏همه امام با یورش‌هاى شجاعانه خویش بردشمن مى ‏تاخت، و همچون صاعقه‏ اى بر سپاه دشمن فرود مى ‏آمد، و آنان را مانند برگ درخت، در اطراف خود به خاک ‏وخون مى ‏کشاند. یکى از کسانى که در صحنه عاشورا حضور داشت، مى‏ گفت:
"هیچ کس را دلیرتر از حسین ندیدم. چون یورش مى‏ آورد، دشمنان‏ مانند حیوان ضعیفى که از پیش روى شیر مى ‏گریزد، از مقابل او مى ‏گریختند. "عباس محمود عقاد، نویسنده و ادیب مصری در این باره می ‏نویسد: "در میان نوع انسان هیچ کس دلدارتر ازحسین‏ (ع) در روز عاشورا یافت نمى‏ شود."

از ویژگی های دیگر امام حسین (ع ) عشق به مناجات و عبادت است، که از نشانه های بارز بندگان الهی است. امام در شب عاشورا هنگامیکه در محاصره کامل قرار گرفت، و دشمن آماده حمله بود، برادرش، عباس را به همراه دو تن دیگر از یاران اش به نزد دشمن فرستاد تا جنگ را به روز بعد موکول کنند، تا آن شب را به نماز و نیایش سپری کند. حسین مظهر تقوی و پاکی و انسانیت، یگانه یادگار پیغمبر اکرم (ص)، از مردمی که خود را امت و پیرو شریعت اسلام و قرآن می‌دانستند، یک شب برای نماز خواندن و راز و نیاز با خداوند مهلت خواست، و فرمود: " این شب را مهلت بگیر، خدا می‌داند که من نماز و تلاوت قرآن و راز و نیاز و استغفار را دوست می‌دادم." حسین آن شب را به نماز گذراند. اما زیباترین و کامل ترین نماز را در عصر عاشورا اقامه کرد. در آخرین لحظات حیات خویش، تیر سه شعبه که بر قلب اش فرو رفت، نیت کرد. آنگاه که از اسب بر زمین افتاد، تکبیرالاحرام خود را  گفت. قیام او لحظه ای بود که روی پا ایستاد و رکوعش آن هنگام بود که لرزان می رفت و فرو می افتاد .آنگاه دستان خود را برای قنوت بالا برد و زمزمه کرد :"خدایا منزه و بلندمرتبه ای، جبروت و قدرتت عظیم است و عذابت شدید، تو از همه بی نیازی، من عترت پیامبر تو و فرزند حبیب تو هستم. این قوم با ما جنگیدند و به ما خدعه زدند و ما را یاری نکردند و ما را کشتند." پس سجده کرد. سجده اش نیز گذاشتن چهره ی مبارک بر خاک بود، و تشهد و سلام اش خروج روح از بدن و بالا رفتن سر بر نیزه ها بود. تعقیبِ نمازش برخی از اذکار و تلاوت سوره ی کهف بود که از سر شریف اش، آنگاه که بر نیزه بود شنیده شد.

سلام خاصه سید الشهدا با صدای آیت الله خامنه ای

 

کلیدواژه